معنی نمایشنامه مولى یر
حل جدول
تارتوف
نمایشنامه مولى یر
مردم گریز
نمایش نامه مولى یر
نیرنگهاى اسکاپن
تارتوف
یر
مساوی، زمین آذری
مساوی
زمین آذری
یر به یر
بیحساب
بی حساب
لغت نامه دهخدا
یر. [ی َرر] (ع اِ، از اتباع) از اتباع شر است: هذا الشر والیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
ترکی به فارسی
جا
گویش مازندرانی
فرهنگ فارسی هوشیار
ترکی ک سر به سر
معادل ابجد
783